مدیرعامل صندوق ضمانت سرمایهگذاری تعاون:
تعاون در ایران «مظلوم و مهجور» مانده است
البرز محمدی با انتقاد از نگاه مقطعی و دستوری به تعاونیها گفت: نبود باور در میان مسئولان و کمرنگ شدن فرهنگ کار جمعی موجب شده برخی حتی تعاون را نوعی رانت بدانند.

مدیرعامل صندوق ضمانت سرمایهگذاری تعاون گفت: با گذشت بیش از چهار دهه از شکل گیری تعاون در اقتصاد ایران، و چاپ کتاب و مقالات در این زمینه، هنوز موفق نشده ایم این مفهوم را به درستی جا بیندازیم و برخی حتی تعاون را نوعی رانت می دانند.
البرز محمدی در گفتوگو با ایرنا با اشاره به چالشهای تاریخی و ساختاری تعاون در ایران اعلام کرد: سالها، از کارشناس تا مدیرکل، در وزارت تعاون خدمت کردهام. همانطور که بزرگان همیشه گفتهاند، تعاون کار پسندیدهای است و همه از آن به نیکی یاد میکنند؛ اما چرا در میدان عمل، آنگونه که باید، به نتیجه نمیرسیم؟
وی افزود: به نظر، یکی از دلایل اصلی، کند بودن فرایندها و مهمتر از آن، نبود باورپذیری در میان تصمیمگیران است. آنچه روی کاغذ نوشته میشود با آنچه در عمل رخ میدهد، فاصلهای از زمین تا آسمان دارد. وزارتخانه ما طی سالهای گذشته در فرهنگسازی برای کار جمعی و مردمی کوتاهی کرده است. اگر مانند کشورهای پیشرفته، «باور» و «فرهنگسازی» را همزمان پیش میبردیم، حال و روز تعاونیها امروز بسیار بهتر بود.
محمدی اظهار کرد: اشکال جدی دیگر، نگاه مقطعی دولتها به تعاون است. به طور معمول تعاون را ابزاری برای حل یک مساله کوتاهمدت میبینند؛ مثلاً تشکیل تعاونیهای مصرف برای رساندن کالا به دورترین نقاط، یا ایجاد تعاونیهای مسکن در واکنش به بحران مسکن. این اقدامات هرچند ممکن است در کوتاهمدت کارساز باشند، اما چون ریلگذاری بلندمدت ندارند، نتیجه ماندگار به همراه ندارند. این رویکرد شبیه مهمانی یکشب در هتل است: مهمان بهطور موقت از امکانات استفاده میکند، بیآنکه نگران نگهداری و ارتقای آن باشد.
مدیرعامل صندوق ضمانت سرمایهگذاری تعاون گفت: از دیگر مشکلات جدی، تعاونیهای دستوری است. بسیاری از تعاونیهای ما نه از دل خواست مردم، بلکه بر اساس تصمیمهای اداری و از بالا ایجاد شدهاند؛ مانند تعاونیهای توسعه و عمران شهرستانها یا شرکتهای سهام عدالت. مردم در آغاز هیچ نقشی در شکلگیری و تصمیمسازی این تعاونیها نداشتند و چون ماهیت مشارکتی واقعی از ابتدا وجود نداشت، نتیجه هم ماندگار نشد.
الگوبرداری اشتباه از دیگر کشورها
وی یادآورشد: الگوبرداری اشتباه از کشورهای دیگر هم مزید بر علت بوده است. شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران با بسیاری از کشورها متفاوت است، اما ما بارها بدون توجه به این تفاوتها، نسخههای آماده را کپی کردهایم و نتیجه مطلوبی نگرفتهایم.
محمدی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر ترویج فرهنگ تعاون از مدرسه تا دانشگاه بهاندازه کافی انجام نشده است. جوان دانشجو یا دانشآموز به جای اینکه ریسکپذیر باشد و به کارآفرینی و کار جمعی فکر کند، اغلب ترجیح میدهد کارمند دولت شود و حقوق ثابت بگیرد. همین ذهنیت باعث شده تعداد تعاونیهای موفق و قابل اتکا بسیار کم باشد.
مدیرعامل صندوق ضمانت سرمایهگذاری تعاون ادامه داد: در کنار همه این موارد، مشکل بنیادیتر نبود باور در میان مسئولانی است که بودجه و ساختار این بخش را تعیین میکنند. اگر باور واقعی به ظرفیت مردم وجود داشت، وضعیت تعاون باید مانند کشورهای موفق دنیا میبود. اما امروز بیش از ۹۰ درصد اقتصاد در اختیار دولت است و حتی در فرآیند واگذاریها، مردم نقش واقعی ندارند؛ تنها نامها تغییر میکند(خصولتی، خصوصی و …) اما ساختار همان دولتی باقی میماند.
وی معتقد است که بهترین راه برای مشارکت واقعی مردم، تعاون است. اما هنوز نتوانستهایم این مفهوم را به مردم بقبولانیم که «تعاون یعنی خودتان»؛ یعنی مشارکت فعال، بلند شدن روی پای خود، و آغاز یک کسبوکار جمعی. مشکل اینجاست که نگاه بخشی از جامعه به تعاون، صرفاً خرید جنس ارزان یا یک مدل سوپرمارکتگونه است، در حالی که جوهره تعاون «همافزایی و با هم بودن» است.
محمدی توضیح داد: در این زمینه، تحقیقات و نوشتههای زیادی انجام شده؛ شاید بیش از ۵۰ یا ۶۰ مقاله ترویجی و چندین کتاب. اما هنوز موفق نشدهایم این مفهوم را بهدرستی جا بیندازیم. بعضی حتی تعاون را نوعی رانت میدانند، در حالی که اصل آن مشارکت مردمی و اتکاء به توان جمعی است.
بخش تعاون مظلوم و مهجور مانده است
مدیرعامل صندوق ضمانت سرمایهگذاری تعاون گفت: تعاون در ایران سابقهای طولانی دارد، شاید بیش از یک سده؛ اولین نمونهها در جاهایی مثل داورآباد سمنان شکل گرفتند. با این حال، نقش مردم در تصمیمگیریها و مشارکت عملی به مرور کمرنگ شده است. همین روند باعث شده امروز با وجود ظرفیتهای عظیم تعاون، این بخش «مظلوم و مهجور» باقی بماند.
وی تصریح کرد: سالها کار در بخش تعاون باعث میشود هر بار که این واژه را میشنوم، بغض کنم؛ چون با وجود پتانسیل بینظیرش، بسیاری از ایدهها و طرحهای مفید فراموش یا نیمهکاره رها شدهاند. پشت سرمان که نگاه میکنیم، از آن یادگاریها و دستاوردهای ارزشمند، نشانی باقی نمانده است. همین وضعیت، مردم را هم برای سرمایهگذاری در این حوزه دلسرد کرده است.
محمدی تاکید کرد: در چنین شرایطی، ایجاد نهادی مثل صندوق ضمانت سرمایهگذاری هرچند سهم اندکی از اقتصاد دارد، اما میتواند انگیزه و اعتماد سرمایهگذاران را برای ورود به این بخش تقویت کند. در دنیا نیز این مدل صندوقها وجود دارد و سابقهای طولانیتر از ما دارند. این صندوقها به جامعه «اعتبار» میدهند، حمایت میکنند و در کشورهای پیشرفته اروپا و آمریکا، نقشی مهم در تقویت کسبوکارهای مردمی دارند.