شکاف عمیق بین تحصیلات عالی زنان و حضور آنها در بازار کار
بیش از ۶۰ درصد ورودی دانشگاههای کشور را زنان تشکیل میدهند، اما نرخ مشارکت اقتصادی آنها تنها حدود ۱۴ درصد است؛ کارشناسان این شکاف را مانعی جدی برای بهرهبرداری از سرمایه انسانی کشور میدانند.
در حالی که زنان نیمی از جمعیت در سن کار ایران را تشکیل میدهند و نیروی بالقوه تولیدی به شمار میروند، نرخ مشارکت اقتصادی آنها پایین باقی مانده است. این در شرایطی است که حضور زنان در آموزش عالی پس از انقلاب اسلامی رشد چشمگیری داشته و امروزه بیش از ۶۰ درصد ورودی دانشگاهها را دختران تشکیل میدهند.
بر اساس آمارهای رسمی، بیش از ۵۲ درصد جمعیت دانشجویی کشور و حدود ۳۲ درصد اعضای هیات علمی دانشگاهها را زنان تشکیل میدهند. همچنین، بیش از ۲۴ درصد اختراعات ثبتشده در ایران توسط زنان انجام میگیرد که این رقم بالاتر از میانگین جهانی (۱۴ تا ۱۷ درصد) است.
چالش تبدیل دانش به اشتغال و نوآوری
خدیجه جدا، مشاور امور بانوان معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری، در گفتگویی رادیویی اعلام کرد: علیرغم اینکه ۶۳ درصد ورودی دانشگاهها متعلق به زنان است، تنها ۱۴ تا ۱۵ درصد آنها در فعالیتهای اقتصادی حضور دارند. این فاصله نشاندهنده شکاف جدی در تبدیل دانش دانشگاهی به فناوری، محصول و کسبوکار است.
وی افزود: زنان در حوزههایی مانند آموزش، سلامت و خدمات اجتماعی دارای دانش ضمنی ارزشمندی هستند که میتواند مستقیماً به طراحی محصولات دانشبنیان منطبق با نیاز بازار منجر شود، اما این پتانسیل به خوبی بهرهبرداری نمیشود. سرمایهگذاری گسترده روی آموزش زنان در رشتههای آیتی، پزشکی، مهندسی و علوم پایه انجام شده، اما خروجی ملموسی در گروههای تحقیق و توسعه یا زنجیره نوآوری دیده نمیشود.
نقش زنان در توسعه اقتصادی و ضرورت رفع موانع
کارشناسان تأکید دارند که نرخ مشارکت زنان یکی از شاخصهای کلیدی توسعهیافتگی کشورها است و بدون حضور فعال زنان، رشد اقتصادی پایدار ممکن نیست. زنان به عنوان سرمایه انسانی کلیدی، در فرآیند تولید، نوآوری و تخصیص منابع نقش بالقوهای دارند.
پس از انقلاب اسلامی، دسترسی زنان به آموزش عالی افزایش چشمگیری یافت و جایگاه آنها در عرصههای علمی، پژوهشی و حتی مدیریتی ارتقا پیدا کرد. با این حال، فرصتهای سرمایهگذاری، جایگاههای تخصصی و مدیریتی کمتر در اختیار زنان قرار میگیرد.
فعالان اقتصادی و کارفرمایان معتقدند که رفع موانع ساختاری، فرهنگی و قانونی برای افزایش مشارکت زنان در بازار کار، نه تنها به عدالت اجتماعی کمک میکند، بلکه به رونق تولید، افزایش تولید ناخالص داخلی و بهبود کیفیت زندگی خانوادهها منجر خواهد شد. استفاده از ظرفیت زنان در سیاستگذاری و مدیریت نیز میتواند نگاه جامعتری به مسائل اقتصادی و اجتماعی ارائه دهد.
*بازنویسی:تحریریه پژواک کارفرما