میادین نفت و گاز مشترک؛ رقابت بی‌صدا و فرصت‌های از دست رفته ایران

میادین نفت و گاز مشترک، منابعی حیاتی و بدون مرزند که چند کشور از آن بهره‌برداری می‌کنند. هر تأخیر ایران در توسعه این میادین، به معنای از دست رفتن ثروتی است که همسایگان با حفاری خود برداشت می‌کنند؛ ثروتی که جبران آن حتی با سرمایه‌گذاری سنگین، دشوار است.

میادین نفت و گاز مشترک؛ رقابت بی‌صدا و فرصت‌های از دست رفته ایران
پژواک کارفرما -

مرزهای سیاسی، بی‌خبر از زمین- لایه‌های زیرزمینی نفت و گاز میلیون‌ها سال پیش شکل گرفته‌اند و مرزهای انسانی هیچ تأثیری بر پیوستگی آنها ندارد. به همین دلیل بسیاری از ذخایر هیدروکربنی جهان در امتداد مرزهای کشورها قرار دارند. هر کشور می‌تواند از بخش مربوط به خود برداشت کند، اما وقتی یکی از طرفین زودتر توسعه را آغاز کند، جریان سیال مخزن به سمت آن حرکت می‌کند و «برداشت یک‌طرفه» رخ می‌دهد.

درس‌هایی از جهان

کشورهایی مانند نروژ و بریتانیا با توافقات دقیق و همکاری فنی، برداشت متوازن از میادین دریای شمال را تضمین کرده‌اند و امروز هر دو کشور الگوی شفاف مدیریت انرژی محسوب می‌شوند. در خاورمیانه، فقدان هماهنگی سیاسی و فنی باعث برداشت شتاب‌زده و نامتعادل شده است. کشورهایی با توان مالی و فناوری بالاتر، سهم بیشتری از مخازن مشترک را برداشت کرده‌اند.

ایران و ۲۸ میدان مشترک

ایران ۱۵ میدان نفتی و ۱۳ میدان گازی مشترک با همسایگان دارد؛ مهم‌ترین آنها:

پارس جنوبی با قطر (۱۴ تریلیون مترمکعب گاز)

آزادگان و یادآوران با عراق

فرزاد A و B با عربستان سعودی

آذر با عراق

اسفندیار و فروزان با عربستان

در میدان پارس جنوبی، قطر از اوایل دهه ۱۹۹۰ با شرکت‌های بین‌المللی توسعه را آغاز کرد، در حالی که بخش ایرانی به دلیل تحریم و محدودیت مالی عقب ماند. قطر اکنون بیش از دو و نیم برابر ایران برداشت کرده و به بزرگ‌ترین صادرکننده LNG جهان بدل شده است.

چالش‌های توسعه میادین مشترک

عوامل اصلی عقب‌ماندگی ایران عبارت‌اند از:

۱. تحریم‌های بین‌المللی؛ محدودیت جذب سرمایه و فناوری پیشرفته.

۲. ناپایداری سیاست‌گذاری؛ تغییرات مداوم در مدل‌های قراردادی اعتماد سرمایه‌گذاران را کاهش داده است.

۳. کمبود سرمایه داخلی؛ صندوق توسعه ملی و بانک‌ها محدودیت نقدینگی دارند.

۴. دیوان‌سالاری اداری؛ تأخیر در تصویب طرح‌ها و تغییر مدیریت‌ها.

۵. نبود توافقنامه‌های منطقه‌ای؛ فقدان unitization agreement باعث رقابت مخرب شده است.

اهمیت اقتصادی و امنیتی

برداشت به‌موقع تنها درآمد ایجاد نمی‌کند؛ بلکه ابزار نفوذ ژئوپلیتیکی است. توسعه میادین غربی کشور می‌تواند به حفظ سطح تولید، کاهش بیکاری، رونق پیمانکاری و افزایش صادرات خدمات فنی-مهندسی کمک کند.

مدل‌های قراردادی و فناوری

قراردادهای IPC ایران طراحی شده‌اند تا مالکیت دولت حفظ شود و انگیزه سرمایه‌گذار خصوصی طول چرخه تولید حفظ شود، اما نیاز به اصلاحات در حوزه ریسک حقوقی و مالی دارد. توسعه کامل میادین مشترک حداقل ۷۰ میلیارد دلار سرمایه مستقیم می‌طلبد. بهره‌برداری مؤثر نیازمند فناوری حفاری پیشرفته، تزریق گاز برای حفظ فشار و نظارت هوشمند بر مخزن است.

پیامدهای برداشت ناهماهنگ

برداشت ناهماهنگ تنها اثر اقتصادی ندارد؛ کاهش فشار مخزن می‌تواند باعث فرونشست زمین و ورود شورابه‌ها شود. سوختن گازهای همراه نیز آلودگی هوا ایجاد می‌کند. توسعه پایدار نیازمند فناوری‌های پاک و ملاحظات زیست‌محیطی است.

راهکارهای حیاتی

۱. تسریع تصمیمات سرمایه‌گذاری برای جلوگیری از اتلاف ذخایر.

۲. اصلاح مدل قراردادی IPC برای کاهش ریسک سرمایه‌گذاری.

۳. همکاری منطقه‌ای و انعقاد توافقنامه unitization برای جلوگیری از رقابت مخرب.

۴. توسعه فناوری داخلی و حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان.

۵. شفافیت داده‌ها برای افزایش نظارت اجتماعی و تخصصی.

۶. اولویت فازبندی عقلانی بر میادینی با فاصله برداشت زیاد.

جمع‌بندی

طلای سیاه مرز نمی‌شناسد. هر ماه تأخیر در توسعه میادین مشترک، به معنای از دست رفتن بخشی از ذخایر ملی است. توسعه میادین مشترک تنها موضوع فنی نیست؛ بلکه آزمونی ملی برای آینده اقتصادی ایران در دوران گذار انرژی است. در جهانی که تقاضای سوخت‌های فسیلی رو به کاهش است، هر بشکه‌ای که امروز برداشت نشود، ثروتی است که برای همیشه از دست می‌رود.

*بازنویسی: تحریریه پژواک کارفرما

انتهای پیام
۵۸۷۷
دیدگاه
آخرین‌های اقتصادی
آخرین اخبار
پربازدیدها