تعاونیها در جذب نسل Z عقب ماندهاند/نوآوری و شفافیت راه نجات
بخش تعاون ایران با فاصله عمیق ارزشی و ساختاری با نسل Z روبهرو است؛ کارشناسان و مقامات دولتی تأکید دارند که شکستن قالبهای سنتی و نوآوری ساختاری برای پایداری این بخش ضروری است.
بخش تعاون ایران در حال حاضر با یک چالش وجودی جدی روبهرو است؛ فاصله عمیق ارزشی و ساختاری با نیروی کار نسل Z. تحلیلها نشان میدهد این نسل به دلیل نیاز ذاتی به شفافیت، تصمیمگیری سریع و هویتبخشی آنلاین، ساختارهای بوروکراتیک، کند و کمشفاف تعاونیها را طرد میکند.
اظهارات مدیران دولتی نیز این دیدگاه را تأیید میکند و ضرورت «شکستن قالبهای سنتی» و «نوآوری ساختاری» را به یک ضرورت استراتژیک تبدیل کرده است تا بخش تعاون بتواند در رقابت با اکوسیستم استارتاپی، همچنان موتور محرک اشتغال باقی بماند.
بازار کار ایران در آستانه تحول ساختاری قرار دارد و نیروی کار آن، به ویژه نسل Z، نگرش متفاوتی نسبت به کار، تعهد سازمانی و ابزارهای ارتباطی دارد. این تغییر پارادایم، تعاونیها را در موقعیت انفعالی قرار داده است.
ارزشهای نسل Z تنها به نوآوری فنی محدود نمیشود؛ این نسل به دنبال کار معنادار، تعادل کار و زندگی و بستر فعالیت شفاف است. در مقابل، ساختار غالب تعاونیها، با بوروکراسی سنگین و فرایندهای طولانی، با نیاز این نسل به سرعت و چابکی در تضاد است.
نبود شفافیت دادهمحور نیز مشکل دیگری است که علی رضادوست، رئیس اتاق تعاون استان تهران، به آن اشاره کرده است. نسل جدید به جای اعتماد سنتی، به داده و گزارشهای شفاف اعتماد میکند. تعاونیهایی که نتوانند عملکرد مالی و مدیریتی خود را هوشمند و قابل ردیابی ارائه دهند، از دایره انتخاب این نسل خارج میشوند.
ضعف برندینگ و عدم ارتباط موثر رسانهای نیز مانع دیگری است. بسیاری از فرصتهای کارآفرینی تعاونیها به نسل Z معرفی نمیشوند؛ زیرا این بخش فاقد هویت رسانهای و برند اختصاصی است، در حالی که نسل Z بخش قابل توجهی از زمان خود را در فضای مجازی سپری میکند. فرصتهای استارتاپی و کسبوکارهای فردی با برندسازی قوی و روایتهای جذاب، جوانان را به سمت خود میکشند، در حالی که تعاونیها غالباً نامرئی باقی میمانند.
مقامات دولتی بر لزوم تغییر پارادایم در سیاستگذاریها تأکید دارند. مالک حسینی، معاون توسعه کارآفرینی، با فراخوان به «شکستن قالبهای سنتی» بر لزوم پذیرش نوآوری و ریسکپذیری توسط ساختارها تأکید کرده و اعلام کرده است که محیط کار باید از حالت کنترلمحور به محیط خلقمحور تغییر یابد.
احمد میدری، وزیر کار، نیز تأکید کرده است که دولت چهاردهم بر «فراهم کردن زمینه برای بروز خلاقیتهای نسل Z» متمرکز خواهد بود و این رویکرد با تقویت سیاست «محلهمحوری» پیوند میخورد. این امر میتواند به شکلگیری گروههای خودیار و با منافع مشترک در مقیاس کوچک منجر شود.
نسل Z به دنبال آن است که کارآفرین باشد، نه کارمند یک ساختار کند. اگر تعاونیها نتوانند خود را به عنوان بستر «کمهزینه، سریع و شفاف» برای کارآفرینی بازتعریف کنند، شکاف نسلی میتواند به بحران مزمن پایداری تعاونیها تبدیل شود. چالش اصلی این بخش، نه ماهیت کار جمعی، بلکه فناوری، فرهنگ مدیریتی و نحوه عرضه فرصتها به بازار کار نوین است.
*بازنویسی:تحریریه پژواک کارفرما