خوزستان؛ «مادر خرجی» در تاریکی و غبار/سهم هیچ خوزستانی‌ها از تولید ۷۵ درصد برق‌آبی کشور!

محمد شریفی، فعال رسانه‌ای

در دیاری که قریب به ۷۵ درصد برق‌آبی کشور را تولید می‌کند، سهم مردم از روشنایی، خاموشی‌های پیاپی است؛ نفت از زمین می‌جوشد، گاز در مشعل‌ها می‌سوزد، و فلرهای صنایع نفت و پتروشیمی، همچون مشعل‌های المپیک در افق می‌درخشند، اما در دل این روشناییِ پرهزینه، نه نسیمی می‌وزد، و نه چرخ زندگی مردم می‌چرخد. با رفتن برق، آب می‌رود، با رفتن آب، اینترنت هم می‌پرد، و بی‌این‌ها، حتی آهِ مردم هم به دیوار نمی‌رسد، چه رسد به گوش مسئولان! مردمان این دیار، نه سایه‌ای دارند، نه صبری، نه پاسخی، حال و روز مردم خوزستان همانند حکایت آن مرد مفلوک است که:«هم پیاز را خورد، هم فلفل را، هم چوب را...» و خوزستان؟ هنوز «مادر خرج» است و تنها چیزی که برایش باقی مانده، قبض خاموشی و غبار روزگار...

خوزستان؛ «مادر خرجی»  در تاریکی و غبار/سهم هیچ خوزستانی‌ها  از تولید ۷۵ درصد برق‌آبی کشور!
پژواک کارفرما -

 برقِ «مادر خرج» را قطع و اداراتش را تعطیل کنید!

خوزستان، این «مادر خرجِ» کهن‌سالِ خاکِ ایران، با رگ‌هایی انباشته از نفت و روده‌هایی لبریز از گاز، نه‌تنها سر سفره نمی‌نشیند، بلکه سال‌هاست تنها وظیفه‌اش نان‌رسانی است.

چراغ خانه‌های دیگران را روشن می‌کند، اما شب‌های خودش را در تاریکی و گرمای بَرالامان، تا طلوعی بی‌رمق، سر می‌کند

در دیاری که قریب به ۷۵ درصد برق‌آبی کشور را تولید می‌کند، سهم مردمش از روشنایی، خاموشی‌های پیاپی است؛

نفت از زمین می‌جوشد، گاز در مشعل‌ها می‌سوزد، و فلرهای صنایع نفت و پتروشیمی، همچون مشعل‌های المپیک در افق می‌درخشند، اما در دل این روشناییِ پرهزینه، نه نسیمی می‌وزد، و نه چرخ زندگی مردم می‌چرخد.

از دود نیزارهای نیشکر گرفته تا خاکستر هورالعظیم، از ریزگردهای مهاجر عربستان تا شرجی‌های صد درجه‌ایِ شرمساری...

و حالا، همه‌ی این‌ها به کنار؛ الطاف مدیران را ببینید که تصمیمی سترگ گرفته‌اند:

سه‌شنبه و چهارشنبه، ادارات تعطیل!

پنج‌شنبه و جمعه هم که تعطیل خدایی است۔

شنبه و یکشنبه هم تعطیلات جهانی است و دست دولت در تعاملات اداری بسته.

در خوزستان فقط دوشنبه، آن هم از ساعت شش صبح تا دوازده ظهر! شش ساعت برای یک هفته، آن‌هم مشروط به وجود برق، آب، اینترنت، و مدیر در محل کار! نه کاری پیش می‌رود، نه پرونده‌ای گشوده می‌شود، نه پروژه‌ای به سرانجام می‌رسد؛ فقط حاضری بزن و برو، و کاغذهایی که زیر گرمای شرجی، شُرّه می‌کنند!

صنایع و کارخانه ها تنها سماق می‌مکند تا تعطیلی بعدی از راه برسد.

حال و روز مردم خوزستان همانند حکایت آن مرد مفلوک است که:

«هم پیاز را خورد، هم فلفل را، هم چوب را...»

با رفتن برق، آب می‌رود، با رفتن آب، اینترنت هم می‌پرد، و بی‌این‌ها، حتی آهِ مردم هم به دیوار نمی‌رسد، چه رسد به گوش مسئولان! مردمان این دیار، نه سایه‌ای دارند، نه صبری، نه پاسخی...

و خوزستان؟ هنوز «مادر خرج» است؛ و تنها چیزی که برایش باقی مانده، قبض خاموشی و غبار روزگار

انتهای پیام
۵۰۱۰
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها