وقتی استیضاح درمان درد ساختاری نیست/ وزیر میرود، مافیا میماند
تجربه بازار برنج بار دیگر نشان داد که آنچه سفره مردم را کوچکتر کرده، فقط سوءمدیریت مقطعی یا بینظمی بازار نیست، در واقع این حس در جامعه تقویت شده که مافیاهای اقتصادی، نه در حاشیه، بلکه در مراکز تصمیمگیریهای کشور جا خوش کردهاند و اگر ساکنین بهارستان واقعا به دنبال احیای اعتماد عمومی هستند، باید بهجای استیضاحهای فرسایشی، سراغ بازسازی نظام تصمیمگیری و پاسخگویی بروند.

در هفتههای اخیر، بحث استیضاح وزیر جهاد کشاورزی بار دیگر داغ شده است؛ اما پرسش اصلی اینجاست که آیا با رفتوآمد وزرا، مشکلی از اساس حل میشود؟ مگر پیشتر وزیر اقتصاد استیضاح نشد؟ نتیجه چه شد؟ نهتنها نرخ ارز کنترل نشد، بلکه گرانی با شدت بیشتری ادامه یافت. این یعنی استیضاح، اگر بدون اصلاح ساختار و تغییر بینش مدیریتی باشد، فقط شکل تازه فرار از مسئولیت است.
بازار برنج نمونه روشنی از همین واقعیت است. ماههاست که قیمت این کالای اساسی پیوسته بالا میرود؛ وعدههای مکرر وزیر جهاد کشاورزی برای کنترل قیمتها هیچگاه عملی نشد. طبق دادههای رسمی، واردات برنج در انحصار چند شرکت خاص است؛ مجموعههایی مانند «مدلل»، «طبیعت سبز پارس کهن»، «هرمس تجارت آفاق قشم» و چند نام دیگر که میلیاردها دلار ارز ترجیحی گرفتهاند و اکنون با دست باز، بازار را میچرخانند.
در حالی که وزارت جهاد کشاورزی باید ناظر باشد، عملاً نقش تقویتکننده انحصار را ایفا کرده است. وقتی سامانههای ثبت سفارش طوری طراحی میشوند که فقط واردکنندگان بزرگ امکان فعالیت دارند، رقابت حذف و رانت تثبیت میشود. ذبیحالله خدائیان، رئیس سازمان بازرسی کل کشور، بهصراحت گفته بود: «نباید سامانهای طراحی شود که فقط واردکنندگان عمده بتوانند ثبت سفارش کنند.» اما نه گوش شنوایی بود، نه ارادهای برای تغییر.
اکنون نه مجلس و نه دولت، هیچیک پاسخ قانعکنندهای برای آشفتگی بازار برنج ندارند. اگر دو قوهی مجریه و مقننه نمیتوانند چند شرکت خاص را مهار کنند و اجازه میدهند آنها با رانت و نفوذ، هم دولت را بازی دهند و هم مردم را، معنایش روشن است: ما با ضعف مدیریتی معمول روبهرو نیستیم؛ با بحران ساختاری و بینشی مواجهایم.
استیضاح در چنین شرایطی بیشتر به مسکنی شباهت دارد که تب را پایین میآورد، اما عفونت را در بدن نگه میدارد. امروز نه با تغییر یک وزیر، بلکه با ضرورت ایجاد تحول اساسی در نظام تصمیمگیری اقتصادی روبهرو هستیم. تا زمانی که فرآیند تخصیص ارز، واردات و نظارت بر بازار شفاف و رقابتی نشود، هر وزیری که برود، دیگری نیز همان مسیر را ادامه خواهد داد.
اگر ساکنین بهارستان واقعا به دنبال احیای اعتماد عمومی هستند، باید بهجای استیضاحهای فرسایشی، سراغ بازسازی نظام تصمیمگیری و پاسخگویی بروند. مردم خسته از تکرار وعدههای بیثمرند و هر بار که قیمت یک کالای ضروری از کنترل خارج میشود، این حس در جامعه تقویت میشود که مافیاهای اقتصادی، نه در حاشیه، بلکه در قلب تصمیمگیری کشور جا خوش کردهاند.
و تا زمانی که این قلب درمان نشود، نه استیضاح، نه تغییر وزیر و نه حتی بیانیههای پرحرارت، هیچکدام دوای درد معیشت نخواهد بود.