خطر حذف تدریجی ایران از نقشه جدید سرمایه‌گذاری در منطقه/نقشه اقتصادی جدید خاورمیانه و ایرانِ غایب

در یک ماه گذشته، خاورمیانه شاهد تحولی بی‌سابقه در چینش اقتصادی خود بوده است؛ تحولاتی که نه در سایه‌ی جنگ یا مناقشه، بلکه در دل قراردادهای کلان اقتصادی و دیپلماسی فعال اقتصادی کشورهایی چون عربستان، قطر و امارات رقم خورده، در همین حال، ایران، همچنان با چالش‌های تحریم، بحران ارز و مذاکراتی فرسایشی با ایالات متحده دست‌وپنجه نرم می‌کند.

خطر حذف تدریجی ایران از نقشه جدید سرمایه‌گذاری در منطقه/نقشه اقتصادی جدید خاورمیانه و ایرانِ غایب
پژواک کارفرما -

از نگاه تحلیلگران اقتصادی؛ خاورمیانه در حال تبدیل شدن به قطب جدید سرمایه‌گذاری و فناوری جهان است، اما ایران به‌دلیل تداوم تحریم‌ها، افت سرمایه‌گذاری خارجی و سیاست‌های ناکارآمد اقتصادی، در حال واگذاری موقعیت خود به رقبای منطقه‌ای است.

به گزارش اکوایران؛ از نگاه کارشناسان در حالی که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با سرعتی چشمگیر در حال تبدیل شدن به قطب‌های نوین اقتصادی و فناوری در خاورمیانه هستند، اقتصاد ایران در مسیر متفاوتی حرکت می‌کند؛ مسیری کند، پرپیچ‌وخم و بدون چشم‌انداز روشن. عربستان، امارات و قطر در ماه‌های اخیر قراردادهای چند میلیارد دلاری با غول‌های جهانی امضا کرده‌اند؛ از ساخت بزرگ‌ترین مراکز داده و خرید تجهیزات پیشرفته گرفته تا میزبانی برندهای بین‌المللی. آن‌ها نه‌تنها سرمایه جذب می‌کنند، بلکه موقعیت خود را به‌عنوان بازیگران اقتصادی در سطح جهانی تثبیت کرده‌اند.

در مقابل، ایران درگیر گفت‌وگوهای فرساینده، مشکلات ساختاری در حوزه صادرات و ناتوانی در جذب سرمایه خارجی باقی مانده است. مشکلاتی مثل ضعف در زیرساخت‌های بانکی، بی‌ثباتی سیاست‌های ارزی و نبود برنامه مشخص برای حضور در زنجیره ارزش جهانی، ایران را به حاشیه رانده است. آن هم در فضایی که رقابت اقتصادی در منطقه وارد مرحله‌ای تازه شده؛ مرحله‌ای که دیگر فقط منابع طبیعی حرف اول را نمی‌زنند، بلکه سرعت، شفافیت و تعامل هوشمند با اقتصاد جهانی تعیین‌کننده‌اند. از نگاه فعالان اقتصادی از جمله امیررضا اعتمادی تغییری در رویکرد اقتصادی ایران رخ ندهد، خطر حذف تدریجی از نقشه جدید سرمایه‌گذاری در منطقه، بسیار جدی است.

اعتمادی فعال و کارشناس اقتصادی در یادداشتی، از « نقشه اقتصادی جدید خاورمیانه و ایرانِ غایب» صحبت کرده است. این یادداشت را در ادامه بخوانید:

در یک ماه گذشته، خاورمیانه شاهد تحولی بی‌سابقه در چینش اقتصادی خود بوده است؛ تحولاتی که نه در سایه‌ی جنگ یا مناقشه، بلکه در دل قراردادهای کلان اقتصادی و دیپلماسی فعال اقتصادی کشورهایی چون عربستان، قطر و امارات رقم خورده است. در همین حال، ایران در حاشیه این تحولات، همچنان با چالش‌های تحریم، بحران ارز، و مذاکراتی فرسایشی با ایالات متحده دست‌وپنجه نرم می‌کند.

۱. خاورمیانه؛ از منطقه بحران به قطب سرمایه‌گذاری جهانی

در سفر اخیر دونالد ترامپ به خاورمیانه، آنچه بیش از همه جلب توجه کرد، نه مواضع سیاسی، بلکه حجم سنگین قراردادهای اقتصادی بود که با کشورهای عربی منعقد شد:

قطر: امضای قرارداد خرید ۲۱۰ فروند هواپیمای بوئینگ به ارزش ۹۶ میلیارد دلار توسط قطر ایرویز، نشان‌دهنده عزم این کشور برای نوسازی و توسعه ناوگان هوایی و جذب بازار جهانی حمل‌ونقل است.

عربستان سعودی: سرمایه‌گذاری بالغ بر ۶۰۰ میلیارد دلار در پروژه‌های مشترک با ایالات متحده، از فناوری‌های نوین تا صنایع دفاعی، مهر تأییدی بر راهبرد "چشم‌انداز ۲۰۳۰" بن‌سلمان و گذار این کشور از اقتصاد نفتی است.

امارات متحده عربی: توافق برای ساخت بزرگ‌ترین مرکز داده هوش مصنوعی خارج از ایالات متحده با همکاری شرکت G42 نشان می‌دهد امارات در حال تبدیل شدن به هاب فناوری منطقه است.

۲. ورود برندهای بزرگ به منطقه؛ از آمازون تا انویدیا

شاید تا چند سال پیش حضور شرکت‌هایی چون آمازون، اوبر، انویدیا یا بوئینگ در جهان عرب رؤیایی دور از ذهن بود؛ اما امروز:

آمازون در حال توسعه زیرساخت‌های ابری و لجستیکی خود در عربستان است.

اوبر سرمایه‌گذاری قابل توجهی در حمل‌ونقل عربستان انجام داده و بخشی از اکوسیستم شهری شده است.

انویدیا نیز با تأمین تراشه‌های هوش مصنوعی برای پروژه‌های سعودی، بخشی از قلب فناوری این کشور را تغذیه می‌کند.

در این میان، سفر ترامپ به خاورمیانه نه‌تنها سیاسی نبود، بلکه نقطه‌ای کلیدی برای بازطراحی نقشه سرمایه‌گذاری جهانی در منطقه بود؛ نقشه‌ای که ایران در آن حضوری ندارد.

۳. ایران؛ مذاکره می‌کند، دیگران معامله

ایران همچنان سرگرم دور پنجم مذاکرات غیرمستقیم با ایالات متحده در عمان است؛ مذاکراتی که از یک سو با تأخیر و بدبینی طرفین و از سوی دیگر، با عدم اجماع داخلی در سیاست خارجی، به کندی پیش می‌رود. در همین حین:

هیچ قرارداد اقتصادی قابل اعتنایی با کشورهای همسایه امضا نشده است.

سرمایه‌گذاری خارجی به پایین‌ترین سطوح خود در دو دهه اخیر رسیده است.

رشد اقتصادی به شدت محدود شده و اتکای شدید به درآمدهای نفتی، اقتصاد کشور را شکننده‌تر از گذشته کرده است.

۴. چالش‌های ساختاری؛ از زیرساخت‌های ضعیف تا مانع‌تراشی در تجارت

غیبت ایران در نظم اقتصادی جدید، تنها نتیجه تحریم نیست، بلکه حاصل مجموعه‌ای از سیاست‌گذاری‌های اشتباه و زیرساخت‌های ناکارآمد نیز هست:

عدم عضویت در FATF همچنان موجب شده تبادلات بانکی کشور در سطح بین‌المللی دچار اختلال باشد.

پیمان‌سپاری ارزی و فشار بی‌رویه به صادرکننده باعث شده فعالان اقتصادی انگیزه‌ای برای صادرات و بازگشت ارز نداشته باشند.

فرایندهای پیچیده و بروکراسی خسته‌کننده در تجارت خارجی، کشور را از جذب سرمایه‌گذاری خارجی و حتی حفظ بازارهای سنتی محروم کرده است.

سیاست‌گذاری‌های ناپایدار و بعضاً متضاد در حوزه ارزی، بانکی و تجاری، نه‌تنها مانعی برای توسعه هستند، بلکه مستقیماً بر سفره مردم تأثیر منفی گذاشته‌اند.

نتیجه همه این عوامل، سرخوردگی بخش خصوصی و حسرت عمومی مردم نسبت به پیشرفت کشورهای همسایه – به‌ویژه کشورهای عربی – است؛ کشورهایی که زمانی از نظر شاخص‌های توسعه، در سطحی پایین‌تر از ایران قرار داشتند، اما امروز در حال جذب میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری خارجی هستند.

ضرورت بازطراحی راهبرد اقتصادی ایران

اگر ایران می‌خواهد در نقشه اقتصادی منطقه باقی بماند، دیگر زمان تعلل نیست. راهبرد اقتصادی کشور باید از حالت دفاعی به تهاجمی تغییر کند:

دیپلماسی اقتصادی باید محور سیاست خارجی شود.

شفاف‌سازی مقررات سرمایه‌گذاری خارجی و رفع موانع ساختاری ضروری است.

تعامل با جهان نباید صرفاً در اتاق مذاکرات پیگیری شود؛ بلکه در میدان تجارت، فناوری و سرمایه‌گذاری باید به اجرا برسد.

خاورمیانه در حال پوست‌اندازی اقتصادی است؛ و تنها کشورهایی در این رقابت باقی می‌مانند که حاضر باشند قواعد جدید بازی را بپذیرند. نقشه اقتصادی آینده بدون حضور مؤثر ایران، نه فقط یک هشدار، بلکه یک واقعیت نزدیک است.

انتهای پیام
۴۰۰۵
دیدگاه
آخرین‌های اقتصادی
آخرین اخبار
پربازدیدها