بمب ناترازی؛ تخریب تمام اقتصاد کشور، ارکان مادی و معنوی

کلمه ناترازی چند سالی است که کم و بیش به گوش خیلی از عزیزان رسیده است ولی شاید کمتر کسی به عمق فاجعه بار این کلمه و عواقب زیان بار مادی و معنوی آن فکر کرده باشد.

ناترازی ممکن است در تمام زمینه ها اعم از اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و ... باشد اما آنچه این روزها بیشتر ملموس است و تولید کنندگان بخش خصوصی را زجر می دهد نا ترازی انرژی ( گاز ، برق ، آب و . . . ) می باشد.

ناترازی یعنی اینکه تولید برق و یا گاز ما کلاً ۱۰۰ واحد باشد ولی مصرف ما ۱۲۰ واحد است لذا در این جا ۲۰ واحد کم داریم یعنی نا ترازی داریم.

ناترازی برای بعضی از شنوندگان ممکن است به عنوان یک کلمه باشد ولی برای مدیران و تولیدکنندگان بخش خصوصی یک کابوس است.

کارخانه ها ، شرکت‌ها، بنگاه های تجاری بزرگ و کوچک که اساس و پایه اقتصاد یک کشور است یا با گاز کار می کنند و یا با برق و یا هر دو، بخش اعظم مصرف گاز و برق به خانوارها اختصاص دارد که بستگی به فصل های گرما و سرما، مصارف هر یک از این انرژی ها زیاد می شود و گاهاً از پیک مصرف عبور می کند.

تولید برق و گاز در کشور ما دولتی است و لذا مدیریت تولید، فروش، سیاست گذاری و قیمت گذاری تماماً دولتی است.

از آنجایی که دولت زورش به مردم نمی رسد و برای اینکه ناترازی تبدیل به نارضایتی مردم نشود ناچاراً دولت این کمبود را از سهمیه کارخانه‌ها ، شرکت ها و تجارتخانه ها ، کم می کند و در حقیقت واحد های اقتصادی را فلج می کند.

فاجعه از آن جا شروع می شود که دولت همه ساله مجوزهای گوناگون برای تاسیس واحدهای تولیدی جدید اعم از شرکت، کارخانه و بنگاه می‌دهد بدون اینکه در تولید حامل‌های انرژی افزایش دهد.

شهرداری‌ها سالانه میلیون ها مجوز ساخت مسکن ، مدرسه و . . . می دهد که همه این‌ها نیاز به برق گاز و آب دارند و لذا می بینیم که هر سال نسبت به سال گذشته ، ناترازی ها بیشتر می‌شود.

تبعات تالی فاسد این ناترازی

الف:اقتصاد مملکت را فلج می کند.

ب: قیمت محصولات را ناگهانی به شدت افزایش می دهد به دلیل تعطیلی واحدهای تولیدی

ج: کارگران زیادی بیکار می شود

د: نارضایتی شدید در جامعه به وجود می آورد.

هـ : روحیه تولید و تجارت از بین می رود و مدیران ترجیح می دهند به جای کار تولیدی به دنبال بورس بازی و سفته بازی بروند و از کار تولیدی و مشکلات آن فرار می کنند.

و : خستگی تصمیم در این زمینه ، مدیران واحدها را عصبی ، فرسوده و ناامید می کند

 ز: و . . . . هزاران مشکل پیدا و پنهان دیگر

قطع گاز کارخانه تولید آجر

نمونه بارز آن ، همین است که الان بالغ بر 25 روز است که گاز کارخانه های تولید آجر استان خوزستان را به دلیل ناترازی  قطع کرده اند، ئنتیجه:

1-بیکاری بالغ بر 4000 نفر از مستضعف ترین اقشار کارگران استان

2-افزایش ناگهانی 300 % قیمت هر کامیون آجر از  9 میلیون تومان در هر کامیون به 25 میلیون تومان

3-نارضایتی و سرگردان شدن خانواده هایی که در نوبت تحویل آجر بودند ولی به دلیل قطع گاز کارخانه ها ، مصالح به دستشان نمی رسد.

4-بیکار شدن بناها و کارگران ساختمانی در شهرها و روستاهای استان

5- بهم خوردن قراردادها ، به دلیل ناتوانی تحویل محصول در موعد مقرر ، توسط کارخانه های تولید آجر

6-مایوس شدن بعضی از مدیران و صاحبان کارخانجات از ادامه کار ، به دلیل ضررهای هنگفت اقتصادی از قطع و وصل گاز و برق ، ناراحتی اعصاب و عاجز ماندن مدیران از پاسخ به مشتریان

توضیح اینکه نمونه این مثال ، قابل تسری به تمام صنایع و شرکت های انرژی بر می باشد.

منِ مدیر باید به جای رئیس جمهور ، نماینده مجلس و تمام ادارات دولتی پاسخ گوی نا ترازی به مردم و مشتریان باشم. در چنین شرایطی، تولید و رونق تولید به قهقرا می رود و مدیران و صاحبان صنایع انگیزه خود را از دست داده و تمایلی به توسعه و ادامه کار ندارند. مسئولین دولتی، نمایندگان مردم، فرهیختگان جامعه و شرکت‌های دانش بنیان باید چاره‌ای بیندیشند.

خدایا چنان کن سرانجام کار           که تو خشنود باشی و ما رستگار

*عضوهیئت مدیره کانون کارفرمائی و رئیس انجمن تولیدکنندگان آجر استان خوزستان