زنجیره ناقص آموزش تا اشتغال؛ چرا بازار کار ایران از مهارت خالی است؟
با وجود توسعه آموزش عالی و گسترش دورههای مهارتی، ایران همچنان با کمبود نیروی کار ماهر و عدم تناسب میان آموزش و نیاز واقعی بازار مواجه است. کارشناسان معتقدند «فقر مهارتی» به یکی از بحرانهای پنهان اقتصاد ایران بدل شده؛ بحرانی که نهتنها مانع اشتغال جوانان تحصیلکرده است، بلکه بهرهوری تولید و کیفیت خدمات را نیز کاهش داده است.

در حالی که بسیاری از بنگاهها از کمبود نیروی کار ماهر گلایه دارند و نرخ بیکاری، بهویژه در میان جوانان دانشگاهی، همچنان بالاست، یک پرسش کلیدی در سیاستگذاری اقتصادی ایران مطرح است: چرا آموزش وجود دارد، تقاضا هم بالاست، اما اشتغال شکل نمیگیرد؟
غلامحسین محمدی، رئیس سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور، در نشست خبری اخیر خود سه ضلع اصلی بحران اشتغال را اینگونه برشمرد: نوسانات مواد اولیه، دشواری تأمین مالی و کمبود نیروی انسانی ماهر. او تأکید کرد: «برخلاف تصور رایج، مسئله فقط اقتصادی نیست؛ فقر مهارتی به یک بحران عمیق اما کمتر دیدهشده تبدیل شده است.»
شکاف بزرگ میان آموزش و بازار کار
به گفته محمدی، بخش بزرگی از آموزشها در ایران کارکرد عملی ندارند. او تصریح کرد:
- بیش از ۴۵ درصد نیروی کار فعلی نیازمند ارتقای مهارتاند تا در شغل خود بمانند.
- کارایی آموزشهای مهارتی تنها ۴۲ درصد است؛ یعنی کمتر از نیمی از آموزشها به اشتغال واقعی ختم میشود.
- فقط ۴۵ درصد آموزشها با نیاز بازار کار تطابق دارند.
- بیش از ۸۵ درصد کارفرمایان در جذب نیرو به مهارتهای عمومی مثل ارتباط مؤثر، کار تیمی و حل مسئله اهمیت میدهند؛ مهارتهایی که اغلب در آموزش رسمی جایگاهی ندارند.
به گفته او، بخش بزرگی از نظام آموزشی کشور همچنان بر مباحث تئوریک و محتوای غیرکاربردی متمرکز است و همین امر باعث شده ایران با «انباشت دانش بدون مهارت» روبهرو شود.
دستمزد ناعادلانه؛ متهم دیگر بحران مهارت
محمدی تنها آموزش را مقصر نمیداند. او میگوید: «یکی از عوامل ریزش نیروی ماهر، پرداخت دستمزدهای غیرمنصفانه است. بازاری که حاضر نیست برای تخصص بها بدهد، انگیزهای برای مهارتآموزی باقی نمیگذارد.» به گفته او، همین موضوع باعث شده بسیاری از نیروهای متخصص یا به مشاغل غیرمرتبط روی بیاورند یا مسیر مهاجرت را انتخاب کنند.
مسیر اصلاح: از اقتصاد دیجیتال تا طرح «کارافن»
به اعتقاد کارشناسان، راهحل این بحران در اتصال واقعی آموزش به بازار کار است. در همین راستا، سازمان فنی و حرفهای چند برنامه کلیدی را در دستور کار دارد:
- توسعه آموزشهای متناسب با اقتصاد دیجیتال و تربیت ۵۰۰ هزار نیروی ماهر در این حوزه.
- اجرای طرح کارافن برای هدایت ۵۰ هزار نفر در مسیر آموزش، تولید، برندینگ و فروش محصول با هدف خوداشتغالی.
- ایجاد سامانههای یکپارچه بازار کار برای اتصال کارجو، کارفرما، نهادهای آموزشی و سیاستگذاران.
- تبدیل نقش سازمان فنی و حرفهای از تصدیگر به تنظیمگر برای هماهنگی بهتر میان بخشهای مختلف.
نتیجهگیری
آنچه از سخنان رئیس سازمان فنی و حرفهای برمیآید این است که بحران اشتغال در ایران، صرفاً ناشی از رکود یا تحریمها نیست. ضعف مهارتی، دستمزدهای غیرمنصفانه و نگاه بخشی به بازار کار، چرخه آموزش تا اشتغال را ناکارآمد کرده است. تا زمانی که آموزشها با نیاز واقعی اقتصاد همسو نشوند و بازار کار برای تخصص ارزش قائل نشود، این چرخه ناقص ادامه خواهد داشت و ایران با وجود نیروی انسانی گسترده، همچنان با «بحران مهارت» دستوپنجه نرم خواهد کرد.
*بازنویسی: تحریریه پژواک کارفرما