دریاچه ارومیه قربانی توسعه ناپایدا/حقابه طبیعت فدای کشاورزی شد
دریاچه ارومیه به دلیل ساخت ۷۴ سد، کشاورزی ناپایدار و سوءمدیریت منابع آب کاملاً خشک شده است. کارشناسان هشدار میدهند که بدون اصلاح فوری سیاستهای آبی و کشاورزی، احیای این اکوسیستم غیرممکن است و منطقه با پیامدهای زیستمحیطی و اجتماعی شدیدی مواجه خواهد شد.

بحران خشکی دریاچه ارومیه به نقطه اوج خود رسیده و این پهنه آبی که روزگاری نماد حیات و اکوسیستم منحصربهفرد شمال غرب ایران بود، اکنون به طور کامل خشک شده است. کارشناسان محیطزیست هشدار میدهند که بدون بازنگری فوری در سیاستهای مدیریت آب و کشاورزی، احیای این دریاچه غیرممکن است و پیامدهای زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی جبرانناپذیری در انتظار منطقه خواهد بود.
سدسازی و توسعه کشاورزی: غارت حقابه دریاچه
علی شهباز، کارشناس زمینشناسی اظهار کرد: «تاکنون ۷۴ سد بزرگ و کوچک بر رودخانههایی احداث شده که پیشتر حقابه دریاچه ارومیه را تأمین میکردند. این سدها بخش عمدهای از آب موردنیاز دریاچه را محصور کردهاند.» وی افزود: توسعه باغات سیب و مزارع چغندرقند، که با اقلیم استان آذربایجان غربی همخوانی ندارند، به همراه رشد جمعیت ۳,۵۲۹,۰۰۰ نفری استان، فشار مضاعفی بر منابع آبی وارد کرده است. این در حالی است که بر اساس سند آمایش سرزمین، حداقل نیمی از این جمعیت با توان اکولوژیک منطقه سازگار نیست.
فروپاشی اکوسیستم: کاهش آب و افزایش نمک
دریاچه ارومیه که زمانی حدود ۳۲ میلیارد متر مکعب آب را در خود جای میداد، اکنون به دلیل کاهش شدید منابع آبی، تبخیر بالا، کمبود بارشها و سوءمدیریت منابع آب به یک پهنه خشک تبدیل شده است. شهباز با اشاره به اینکه حجم آب فعلی دریاچه تنها بخش ناچیزی از تراز اکولوژیک سابق آن را حفظ کرده، گفت: «تراز اکولوژیک دریاچه که ۱۴.۵ میلیارد متر مکعب برآورد شده بود، دیگر وجود ندارد و حجم نمک دریاچه طبق گزارش اداره کل محیط زیست استان آذربایجان غربی به حدود ۱۲ میلیارد تن رسیده است.»
موانع احیا: از میانگذر تا کشاورزی ناپایدار
یکی از موانع اصلی احیای دریاچه ارومیه، میانگذر شهید کلانتری است که با ۱۵ کیلومتر طول، تنها ۱.۷ کیلومتر آن به صورت پل طراحی شده و باقی به شکل خاکریز مانع جریان آزاد آب بین بخشهای شمالی و جنوبی دریاچه شده است. شهباز افزود: «وجود ۱۰۲ جزیره در دریاچه و لایهبندی چگالی آب نیز جریانهای طولی و عرضی آب را محدود کرده، اما وزش باد و شرایط اقلیمی همچنان نقش مهمی در جابجایی آبهای سطحی دارند.» وی تأکید کرد که ادامه کشاورزی ناهمگن با اقلیم، مانند کشت سیب و چغندرقند، احیای دریاچه را غیرممکن کرده است.
پیامدهای گسترده: از ریزگردهای نمکی تا مهاجرت اقلیمی
خشکی دریاچه ارومیه تنها یک فاجعه زیستمحیطی نیست؛ این بحران پیامدهای اجتماعی و اقتصادی گستردهای نیز به همراه دارد. شهرهای اطراف دریاچه که در مسیر بادهای نمکی غرب به شرق قرار دارند، در معرض خطر ریزگردهای نمکی هستند که سلامت و تابآوری جمعیت محلی را تهدید میکند. شهباز هشدار داد: «در صورت ادامه این روند، شهرهای اطراف دریاچه با مهاجرت اقلیمی مواجه خواهند شد که تابآوری محیطی و انسانی کشور را در دیگر نقاط به شدت تحت تأثیر قرار میدهد.» این وضعیت همچنین امنیت غذایی، منابع آب شرب و معیشت مردم منطقه را به خطر انداخته است.
راهکارهای پیشنهادی: مدیریت پایدار و بازنگری سیاستها
کارشناسان معتقدند که احیای دریاچه ارومیه نیازمند اقدامات فوری از جمله بازنگری در توسعه کشاورزی، مدیریت پایدار منابع آب و اجرای پروژههای آبی با هدف حفظ اکوسیستم است. شهباز تأکید کرد: «احیای کامل دریاچه به شرایط پرآبی سال ۱۳۷۴ ممکن نیست، اما بخش جنوبی دریاچه تا حدی قابل احیاست، به شرطی که سیاستهای نادرست کشاورزی و سدسازی اصلاح شود.» وی افزود: «بدون تغییر ساختاری در مدیریت منابع آب، این میراث طبیعی ارزشمند به طور کامل از بین خواهد رفت.»
*بازنویسی: تحریریه پژواک کارفرما